???????? دل را به خیالت گره می زنم واژه هایم سرکش شده اند شب را می خواهند که در نگاهت برقصند به تو فکر میکنم و تو همیشه در عجیب ترین زمان و غریب ترین مکان ها در قلب منی چه احساس زیبایی است که ناگهان با فکر زیبای تو غافلگیر شوم از پرچینِ نڪَاه تو تا شالیزارِ احساس من ڪوته راهے ست سراسر مهرڪه خنڪاے نسیمش زبانزد است به بوسه هاےِ مستانه بر منحنے لبهایی ڪه غنچه هاے سُرخش آماده ے شڪفتن است با من از بوسه های آمدن بگو از سمفونی احساس بگو تو را میان کدامین شعر ناتمامی می توان تمام کرد باید شعری بنویسم که سخت باشد تا بیایی کمکم که تنهایی از پسش بر نیایم شعری که لازم باشد لبخند بزنی عاشقانه نگاهم کنی گونهام را ببوسی و بگویی دوستت دارم دیوانه حالا به کمکت نیاز دارم بسم الله تو که همهی عالم دل است برای نشستنت بگو تکلیف عاشقی که جز تو کسی به چشمش نمیآید چیست
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق,
|